ورود
جستجو
سرچشمه
نوشته
رویداد
فیلم
رزومه
جستجو
روایت زندگی دکتر طریقت منفرد
وقتی انقلاب پیروز شد، تصمیم گرفت تمام زندگی رؤیایی خود در
آلمان غربی
را رها کند و برای نجات انسانیت از اومانیسم فریبکار غربی به ایران برگردد. فهمیده بود
لیبرالیسم، ویترینی زیبا از حکومت دیکتاتورهای پشت پرده است. از عمق جان باور داشت انسان زیر پرچم ولایت خدا به سعادت میرسد.
بدون حمایت پدرش و با بدرقه دعای خیر و پس انداز ناچیز مادرش به آلمان رفت. اما دیر رسیده بود و ترم شروع شده بود. باید تا شروع ترم بعدی صبر میکرد. شب و روز تلاش کرد، از شوفر اتوبوسی و کار در کارخانه کارتنسازی بگیر تا کار در تیمارستان دیوانههای زنجیرهای! روزی که
جراح چشم
شده بود و با ماشین مدل بالایش رانندگی میکرد یاد روزهایی میافتاد که مجبور بود سحرگاه سرد زمستان این مسیرها را بدود تا خودش را به اولین ایستگاه اتوبوس برای شوفری برساند. اما روزی که از دنیا رفت ماشینهای او یک پاژن ایرانی و یک پژو قدیمی بود. پژویی که سرایدار افغانستانی همسایه از خانواده خواسته آن را به او بفروشند! دنیایی که لقمه سیری ناپذیر عدهای از پزشکان است، برای او دیگر مزه نداشت. او حاضر نشد به نام پزشکی با سلامت و درمان مردم تجارت راه بیندازد و کیسهای برای خود بدوزد. به جای آن کمر همت بست تا
بیمه درمانی تأمین اجتماعی
و
کمیته امداد
را پایهگذاری کند. نپذیرفت حتی یک روز در بیمارستانهای خصوصی آنچنانی کار کند. وقتی همکاران سابقش برای ساخت و به دست آوردن سهام این بیمارستانها دست از پا نمیشناختند، پایش را در آن بیمارستانها نگذاشت و در تمام دوران مسئولیت هایش با قارونصفتان و کاسبان و مافیای سلامت مردم، سرِ ستیز داشت. او که دنیایش را در آلمان به دست آورده بود برای آرمانی بسیار بزرگتر به ایران برگشته بود. هنگام خداحافظیاش از دنیای پر زرق و برق اروپا دومین فرزند او حدود سه ماه داشت که در آغوش پدر به ایران برگشت و
دیگر هیچ کدام از فرزندان این مرد، آرزویشان مهاجرت به فرنگ نبود.
آنها هیچ شباهتی به آقا زادگان امروز پیدا نکردند. او در عمل به آنها آموخت این انقلاب ارزشش را داشت و اکنون پس از سالها مجاهدت کنار مزار سه شهید که یک روز قبل از پیروزی انقلاب، به سوی خدا پر کشیدند، آرام گرفته است. خوشا بحالشان که خداوند وعده کرده است
بهای ارزشمندترین دغدغهها و اقدامات آنها را به قیمت پاداش توصیف ناپذیر خود خواهد پرداخت.
روایت زندگی مرحوم به قلم فرزند وی جناب آقای امیر طریقت منفرد نوشته شده است.
دستهبندی
فرهنگ و هنر
کلیدواژه
مرحوم
دکترجراح چشم
وزارت بهداشت
کمیته امداد
بیمه درمانی
تأمین اجتماعی
انقلاب اسلامی
ایران
آلمان غربی